فیلم خورشید مجید مجیدی؛ روایت مصائب کودکان کار
فیلم خورشید درامی با محوریت کودکان کار و مشکلات آنها به کارگردانی مجید مجیدی است. مجیدی در این اثر بزهکاری و زندگی تلخ را سرنوشت محتوم کودکان کار میداند، کودکان کاری که یا بیسرپرستند و یا سرپرستهای بزهکار، معتاد و یا ازکارافتاده دارند. اگرچه مجیدی سعی در به تصویر کشیدن رنج و سختی کودکان کار دارد اما بزهکار بودن کودکان قهرمان این داستان، از سوی بسیاری از منتقدین مورد انتقاد واقع شده است.
دانلود فیلم سینمایی خورشید با اینترنت نیم بهااز نظر برخی منتقدین مجید مجیدی در فیلم خورشید، بر خلاف آثار قبلی خود مثل بچه های آسمان و به رنگ خدا درکی از جامعه هدفش ندارد و با بزهکار نشان دادن کودکان کار، قضاوتی نادرست به مخاطب القا میکند و به نظر میرسد که همه راهها برای بهبود وضعیت کودکان کار را محکوم به شکست میداند.
مجید مجیدی و تکرار موفقیت در جشنوارههای سینمایی این بار با فیلم خورشید
مجیدی با فیلم خورشید دوباره در جشنوارههای سینمایی درخشید. فیلم خورشید در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر توانست جوایز بهترین فیلم، فیلمنامه و طراحی صحنه از آن خود کند. خورشید همچنین به عنوان نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه اصلی شیر طلایی در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز انتخاب و برنده جایزه فانوس جادویی این جشنواره شد.
ضعف در شخصیت پردازی علیرغم موفقیت در بازی گرفتن از نابازیگران
روح الله زمانی، نابازیگر نقش علی، که در دنیای واقعی نیز کودک کار است به زیبایی نقش علی را بازی کرده و جوایز زیادی نیز به دست آورده است. از مهمترین این جوایز میتوان به جایزه بهترین بازیگر نوظهور جشنواره فیلم ونیز اشاره کرد. البته نه فقط علی که تمام شخصیتهای اصلی داستان که کودک کار هستند، در دنیای واقعی نیز کودک کار هستند و مجید مجیدی باز هم توانمندی خود در بازی گرفتن از نابازیگران را به رخ کشیده است.
فیلم با صحنه دزدی لاستیک توسط علی و دوستانش آغاز میشود. خیلی از منتقدین شروع داستان با این صحنه را نامناسب قلمداد کردهاند. البته این نقص در ادامه تا حد زیادی برطرف میشود؛ مثلا پایانبندی اثر نقش بسزایی در این امر دارد. در واقع نقطه اوج این اثر پایانبندی آن است که علی، قهرمان اصلی داستان به نوعی دچار رستگاری میشود. همین پایانبندی استادانه باعث تعریف و تمجید فراوان بسیاری از منتقدین از این اثر شده است.
یکی از ضعفهای شخصیتپردازی مربوط به شخصیت مدیر مدرسه است؛ در سکانسی از فیلم مشخص میشود مدیری که تا دیروز برای باز بودن مدرسه میجنگید، با استفاده از موقعیت اجتماعی خود برای انتخابات شورای شهر تلاش میکند اما همین فرد در سکانس دیگری خیلی ساده رقابت در انتخابات را رها کرده و در نهایت همراه با سایرین مدرسه را ترک میکند. همچنین شخصیت مادر علی با بازی طناز طباطبایی تاثیر خاصی روی روند داستان ندارد.
اما بار دیگر باید خاطرنشان کنیم که در کنار ضعفهای شخصیتپردازی و داستان، میتوان به چند مورد از نقاط قوت فیلم اشاره کرد که یکی از آنها بازی درخشان علی است. از سایر نقاط قوت فیلم میتوان به نورپردازی فیلم اشاره کرد؛ به طوری که در جریان فیلم، کم و زیاد شدن نور حالات روحی علی و سایر بازیگران را به خوبی نشان میدهد.
روند کند داستان فیلم خورشید و روایت اتفاقات معمولی
هاشم شخصیت منفی خورشید (با بازی علی نصیریان) به علی پیشنهاد کمک ملی در صورت یافتن گنج مدنظرش را میدهد. این گنج در مکانی پنهان شده که تنها راه دستیابی به آن از طریق آبانباری است که در زیرزمین مدرسه خورشید قرار دارد. به همین دلیل علی و جمعی از دوستانش با هم در مدرسه ثبت نام میکنند و در موقعیتهای مناسبی که هر از گاهی برایشان پیش میآید به کندن تونل در زیرزمین مدرسه مشغول میشوند.
علی رغم شروع پرتحرک فیلم، رفتهرفته ریتم داستان کند و خسته کننده می شود. حتی ماهیت گنج ادعایی پنهان شده در چاه فاضلاب هم در اواسط داستان لو داده میشود و در نتیجه سکانسی که علی پس از تلاش بسیار متوجه این مسئله میشود اصلا برای مخاطب غیرمنتظره نیست.
جواد عزتی در نقش ناظم مدرسه خورشید سعی در کمک به کودکان کار و کشف استعدادهای آنها دارد. یکی از معدود نقاط عطف فیلم صحنهای است که او حمله با سر را از علی یاد میگیرد. در ادامه وقتی زهرا دستفروش افغانستانی دستگیر میشود، ناظم به همراه علی و برادر زهرا برای آزادی زهرا به موسسهای مراجعه میکند و متوجه میشود که ماموران موهای زهرا را تراشیدهاند، فلذا از روی عصبانیت با سر به مدیر موسسه حمله میکند.
ناظم به دلیل شکایت مدیر موسسه دستگیر میشود و کاری در جهت نجات این کودکان از دستش برنمیآید. دوستان علی نیز یک به یک از داستان خارج میشوند و هاشم هم دستگیر میشود. در روند داستان هیچ اتفاق غیرمنتظرهای رخ نمیدهد.
خلاصهای از داستان فیلم (خطر لو رفتن داستان فیلم)
مدرسه خورشید کاخ آرزوهای تمام افراد حاضر در آن است؛ چه بچههایی که به دنبال گنج هستند، چه بچههایی که دنبال آموزش و رهایی از وضعیت فعلی خود هستند و چه مسئولان مدرسه که به دنبال کشف استعداد کودکان کار هستند.
در یکی صحنههای زیبای فیلم خورشید، مدرسه به دلیل معوقات پرداخت نشده پلمب میشود، مدیر که تا دیروز بچهها را به خاطر عدم رعایت قوانین مواخذه میکرد، از دانشآموزان میخواهد که از دیوارهای مدرسه بالا بروند. این بالارفتن از دیوارهای مدرسه راویتی نمادین از سختیهای تحصیل برای این قشر آسیبپذیر است. مسئولان مدرسه بعد از یک اتمام مهلت یک هفته ای باز هم نمیتوانند اجاره را پرداخت کنند و حتی افراد خیری که به جشن مدرسه دعوت شده بودند در جشن حضور پیدا نمیکنند، در نتیجه مدرسه تخلیه میشود و کاخ آرزوی همه بچهها فرومیریزد.